سفارش تبلیغ
صبا ویژن
..: معنی محبت و انواع آن(قسمت دوم) :.. - ..::^^ پرسش مهر 85 ^^::..
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
من در یاهو
 RSS 
اوقات شرعی
جمعه 85 اسفند 18 ساعت 5:37 عصر..: معنی محبت و انواع آن(قسمت دوم) :..
باسلام

و بالاخره بازگشت همه خصلت های نیکو به علم و قدرتست و آن دو بدون اینکه محسوس بحواس باشند طبعا محبوبند بلکه به مجردی که مردم علی (ع) را به دلاوری و حاتم را به سخاوت بستایند بی اختیار دلها متوجه آ نان میشود و میدانیم اینگونه محبت بر اثر دیدن آنها نبوده و حظی از محبت آن در نظر نگرفته اند و معلومست آدمی که نیروی بینایی باطن او از حواس ظاهریش زیادتر باشد معانی باطنی را از معانی ظاهر بیشتر دوست میدارد .
...

اکنون باید دانست که هر شخصی که دم از محبت میزند یا خودش را دوست می دارد و یا به دیگری اظهار علاقه مینماید و آن دیگر را یا برای حسن و جمال دوست میدارد و یا به مناسبت احسان و کمالش مورد علاقه قرار میدهد و یا به عنوان ندیمی بر میگزیند .و ثابت است علاقه آدمی بشخص خود از همه چیز قوی تر و سخت تر است زیرا هر محبتی که درعا لم ایجاد شود بقدری است که مناسبت و معرفتش اجازه میداده و هیچ کس باندازه خود انسان باشخص او مناسبت ندارد و معرفتش به حال خود بیشتر نیست بدین مناسبت است که معرفت نفس را کلید معرفت خدا دانسته و وجود  هر فردی فرع و سایه وجود پروردگار او است و کسی که خود رادوست  بدارد خدای خود را دوست میدارد با آنکه ممکن است از این عمل پی به معرفت و محبت او نبرده باشد .

و کسی که به دیگری علاقه پیدا میکند تا از جمال و حسن او لذت ببرد یا از تقرب و کمال او بخدا استفاده کند برای آن بوده که خمال و کمال ذاتا محبوب اند و از این نظر کمال . جمال ظاهری و معنوی تفاوتی ندارد و میدانیم که خدای متعال ذاتا جمیل و کامل است و هر صاحب جمال و کمال از ناحیه کبریایی او استفاده و کمال و جمال او فرع جمال و کمال خداست و ثابت است که هیچ کسی غیر خالق خود را دوست نمی دارد منتهی ذات اقدس او در پرده های احباب و اسباب ازانظار محتجب است و همین بیان را در باره کسی میگوییم که دیگری را محض احسان او دوست بدارد زیرا احسان خود ذاتا محبوب و مورد علاقه است و لازم نیست اثر آن بشخص محب برسد و متوجهیم که احسان جزازناحیه خدا ظهور نمیکند و جز او دیگری شایسته احسان کردن نمیباشد چه او تعالی شآنه آفریننده احسان است و اسباب و لوازم آن را بطوری که باید و شاید فراهم میسازد و ما هرگاه شخص محسنی را دیدار کنیم او را اثری از آثار احسان حق و قطره ای از دریای کمال او میشمریم .

و اگر دیگری را به عنوان مجانست مورد علاقه قرار دهیم و به قانون هم جنسی با او تمایل پیدا کنیم برای میل جنسی بوده ومعلومست که تمایل جنسی ظاهری باشد مانند آنکه کودکی بکودک دیگر اظهار علاقه میکند   یا موضوع پوشیده ای ایجاد علاقه میکند یا موضوع پوشیده ای ایجاد علاقه نماید چنانکه دو نفر انسان بدون آنکه جمال و جاه مال یکدیگر را در نظر داشته باشند کمی علاقه به یکدیگر می بندند چه آنکه ارواح مانند لشکریانی هستند که در میدان پهناوری گرد آمده آنها که مناسبتی فیما بینشان بر قرار گردیده پشتیبان  هم و علا قه مند به یکدیگر و آنها که مناسبتی با هم ندارند ازیکدیگر گریزانند .

و اینگونه محبت بطوریکه ملاحظه میکنید فرع محبت نفسی است و بازگشتش به محبت خداست و بالا خره تمام انحاء محبت متعلق به خداست و جز او موجود دیگری مورد علاقه نمی باشد و اینهم مسلم است که جز اولیاء و دوستان خدا دیگری احساس این معنی را نمی کند مؤید همین بیان فرموده حضرت سید الشهدا (ع) است که در دعای عرفه اشاره می فرماید :

پروردگارا توئی که بیگانگان را از دلهای دوستانت دور ساختی چنانکه جز ترا دوست ندارد و به دیگری پناهنده نشوند پاک است خدائی که ازدیده کوران در پرده است و آنان از زیبایی و بزرگواری او بی بهره اند و بجز آنان که در نامه بخششی او نامزد گردیده اند دیگران پی به  بزرگواری او نمی برند و آنها مردمی هستند که از آتش جدایی او دورند و او پاکست که زیان کاران را در تاریکی های کوری سرگردان ساخته آنها در راه زر و زیور بی ارزش جهان و خواسته های چهار پایان افتاده اند اینان بظاهر زندگی این جهان پرداخته و ازجهان دیگر بی خبرند.

 

منبع:

( از کتاب اخلاق حسنه    تالیف: حکیم بزرگوار و محدث کبیر  ملا محسن فیض کاشانی )     
متن فوق توسط: عباسیان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
درباره خودم
..: معنی محبت و انواع آن(قسمت دوم)  :.. - ..::^^ پرسش مهر 85 ^^::..
عباسیان
آرشیو یادداشت ها
زمستان 1385
لوگوی من
..: معنی محبت و انواع آن(قسمت دوم)  :.. - ..::^^ پرسش مهر 85 ^^::..
اشتراک در خبرنامه
 
جستجو در کل مطالب
:جستجو

جستجو در کل مطالب این وبلاگ، حتی مطالب بایگانی شده!